English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5668 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reniform U کلیه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
reins U کلیه ها
kidneys U کلیه
all- U کلیه
all U کلیه
kidney U کلیه
all arms U کلیه نیروها
floating kidney U کلیه متحرک
all men U کلیه مردم
entireforce U کلیه قوا
nephroptosis U کلیه متحرک
paranephric U مجاور کلیه
renal gravel U حصات کلیه
renal U وابسته به کلیه ها
nephralgia U قولنج کلیه
reniform U شبیه کلیه
renal gravel U ریک کلیه
all hands U کلیه پرسنل
entireforce U کلیه نیرو
renal calculus U ریگ کلیه
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
against all risks U در براب کلیه خطرات
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
paranephros U غده روی کلیه
reins U محل کلیه در بدن
azoth U علاج کلیه دردها
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
pure interest U سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
delivered duty paid U یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
fourteen points U طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
near U مانند
reedier U نی مانند
mammilliform U مانند
aquiform U اب مانند
etc U و مانند آن
string U نخ مانند
inimitable U بی مانند
filiform U نخ مانند
incomparable U بی مانند
threadlike U نخ مانند
as U مانند
icily U یخ مانند
lambdoid U مانند
capillaceous U مانند نخ
vide U مانند
feathery U پر مانند
mammilary U مانند
analogue U مانند
inapproachable U بی مانند
uniquely U بی مانند
analogous U مانند
tendinous U بی مانند
analogues U مانند
fluty U نی مانند
unique U بی مانند
floriform U گل مانند
similiar U مانند
arundinaceous U نی مانند
liplike U لب مانند
argillaceous U رس مانند
foggy U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggier U مانند مه
blotchy U لک مانند
womanlike U زن مانند
reediest U نی مانند
without an e. U بی مانند
capitate U مانند سر
argillaceous U گل مانند
impish U جن مانند
pipelike U نی مانند
unequaled U بی مانند
similar U مانند
analog U مانند
castellated U دژ مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
goatish U بز مانند
myrtle formed U اس مانند
penniform U پر مانند
encephaloid U مخ مانند
unequalled U بی مانند
unparalleled U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
simulant U مانند
after the example of U مانند
etcetera U و مانند ان
plumelike U پر مانند
plumose U پر مانند
thready U نخ مانند
and so on U و مانند ان
near- U مانند
nears U مانند
nearing U مانند
unapproachable U بی مانند
nearest U مانند
fulidal U اب مانند
neared U مانند
frothy U کف مانند
reedy U نی مانند
anthoid U گل مانند
nearer U مانند
disclike U صفحه مانند
ceratoid U شاخ مانند
ceraceous U مانند موم
eburnian U عاج مانند
canaliculate U ابراه مانند
brach U تازی مانند
cancellate U شبکه مانند
dollish U عروسک مانند
carneous U گوشت مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
similize U مانند کردن
discoidal U قرص مانند
discoidal U صفحه مانند
butyric U کره مانند
rhizoid U ریشه مانند
drossy U تفاله مانند
campanulate U زنگ مانند
disklike U صفحه مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com